امیر مهدیامیر مهدی، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

♥شاهـــزاده آبـــــــانی مــــــن♥

اولین پست سال 94

1394/1/10 23:49
نویسنده : خاله
239 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ناز دونه ی من !niniweblog.com

امیدوارم که سال جدید بهت بسازه نفسی...niniweblog.com

پارسال همین موقع ها بود که تب و تاب مادر شدن رو مامانی احساس کرد...

و حالا امسال تو رو تو آغوشش داره ! خدارو هزاران بار شکر به خاطر داشتن فرشته ی زیبایی مثل تو

اولین سفرت شمال شهر زیبای تنکابن خونه آقاجون (بابا برزگ مامان)بود 

قبل از سفر حموم رفتی ینی اولین حموم عیدتزبانکده محصل

 

تو مسیر بیشتر خواب بودی زمانی هم که بیدار میشدی با اشتیاق فضای سبز اطراف رو نگاه میکردی!

تو این مدت حسابی شیطون شدی کاملا به شلوغی عادت کردی ! آقاجون و خانوم جون با دیدنت حسابی ذوق کردن زبانکده محصلو تو هم اونا رو خیلی دوست داری و به تموم کاراشون عکس العمل نشون میدی.

روز اول یه کم غریبی می کردی اما کم کم با بچه ها انس گرفته بودی مخصوصا به دختر عموهای مامان و پسرعموش که خیلی خیلی تو رو دوست دارهزبانکده محصل

دسشون درد نکنه اصلا اجازه نمیدادن مامان اذیت بشه و موقع ناهار و شام با اونا بودی تا مامان راحت بتونه 

غذا بخوره!

تو این ده روز خیلی چیزا یاد گرفتی :

کم کم داری بر میگردی اون روز که خواب بودی اومدم بهت سر بزنم دیدم برگشتی و با صورت روی زمینی و تلاش میکردی که برگردی سر جای خودت که من رسیدم!

به طور کامل وسایل رو تو دستات نگه میداری مخصوصا جغجغه و یکی از اسباب بازی هات رو

 

به صداها کاملا عکس العمل نشون میدی  و وقتی صدات میکنیم برمیگردی گاهی که باهات بازی نمیکنیم بلند بلند داد میزنی و مارو صدا میکنی و میگی :هی

عاشق بیرون و نور آفتابی! وقتی بغلت میکنیم فقط باید راه بریم که خسته نشی!

خوش خنده ای ماشالله فدات بشم که خنده همیشه رو لباته همیشه اینجور باشه ایشالله

 

عزیز دلم امیدوارم امسال سال خیلی خوبی برات باشه نه تنها امسال بلکه هرسال همینطور باشه 

بریم سراغ عکسا !

 

این عکس بعد از حمومتزبانکده محصل که اینقدر دست و پا میزدی نمیشد ازت عکس گرفت

 

 

 

اینجا هم  جنگل های زیبای 3000زبانکده محصل

 

 

این هم حیاط آقاجون :

 

 

 

 

این هم سلفی به سبک امیر آقا

 

پسندها (1)

نظرات (0)